باد داغ ساعت 6 صبح...
تا حالا صبح ساعت 6 باد داغ با گرد و خاک تو صورتم نخورده بود که امروز خورد...اونم از نوع شدیدش...به عبارتی نوعی طوفان بود...باعث شد کارگاه تعطیل بشه...
روزانه بد...
روز خوبی نبود...فقط در همین حد...
دستور SumIf...
یکی از مشکلاتم تو اکسل با دستور SumIf تقریباً حل شد...البته نه به اون شکل و شیوه ای که مد نظرم بود...در حال حاضر دنبال دستور و راه حلی هستم که کامل کارم رو راه بندازه...ای ساربان...
ای ساربان کجا می روی؟...بد اخلاقی...
بعضی وقتا خیلی بد اخلاق می شم...ضرب المثل وبلاگی...
مطلب چو به تنگ آید وبلاگ به خزول آید...
مشکل هاست...
این فتو بلاگ هنوز down...پشتیبانی هاست هم جواب نمی ده...یواش یواش داره رو اعصابم راه می ره...
Access...
برای گزارش گیری از یه کاری رفتم سراغ Access...فعلاً دارم برنامه رو زیر و رو می کنم ببینم به کجا می رسم...امیدوارم اون چیزی که مد نظرم هست رو بتونم توی Access پیاده کنم...
مرخصی یک روزه...
امروز رو مرخصی گرفتم...شاید به کارهام سر و سامانی بدم...اما...همه ش خواب...بس که خسته بودم فقط خوابیدم...
هیچی...
هیچی...