هفتمین...
هفتمین...

هفتمین...

بدون عنوان...

امروز بعد از تقریباً 45 روز مدیر پروژه دوباره اومد تو سایت...

بدون عنوان...

منتظرم این چند روز هم بگذره و برم...

بدون عنوان...

خیلی به هم ریخته م...
دوباره با «م...» تماس گرفتم...اما زیاد بهتر نشدم...
با عمو «ف...» تماس گرفتم...بر عکس چیزی که فکر می کردم سریع جواب نداد...گفت یه مدت صبر کن من تحقیق کنم، بعد جواب می دم...
خیلی امیدوار شدم...

بدون عنوان...

به شدت فکرم درگیره...

بدون عنوان...

امروز جمعه ست...جمعه ها هم اینجا زیاد جمعه نیست...

بدون عنوان...

امروز پنج شنبه ست...البته اینجا هیچ فرقی با روزای دیگه نداره...

بدون عنوان...

دیروز با «م...» صحبت کردم...
مصمم تر شدم...

بدون عنوان...

بالاخره دارم تصمیم قطعی و نهاییم رو می گیرم...

بدون عنوان...

نشد باهاش صحبت کنم...

بدون عنوان...

قراره فردا با یکی از بچه ها صحبت کنم...