هفتمین...
هفتمین...

هفتمین...

بدون عنوان...

امیدوارم اوضاع بهتر بشه...

بی حالی عمومی...

انگار تو کارگاه گرد بی حالی و نا امیدی پاشیدن...
خیلیا چهره هاشون نا امیدی و خستگی رو فریاد می زنه...

کار؟!؟!...

از این به بعد دیگه تو فکر کار بعدی نزدیک به خونه هستم...

24 روز بعدی...

24 روز دیگه رو شروع می کنم...

فردا...کارگاه...


فردا صبح باید برگردم کارگاه...
چند روز بدی نبود...
درسته زیاد استراحت نکردم...اما به جاش نتیجه بدی نگرفتم...

میکس عجیب...

دیشب عجب میکس های عجیبی درست کردم...

اولین چک...

اولین چکم پاس شد...

بدون عنوان...

ببینم چی می شه...

در هم بر هم...

وقت کم میارم...
ذهنم بیش از حد در هم بر همه...تمرکز ندارم...
از بس کار برای انجام دادن دارم توی ذهنم، نمی تونم اولویت بندی کنم و از بینشون یکی رو انتخاب کنم که تا انتها برم...هیچ کدوم رو هم انجام نمی دم...
این کنار وایسادم...به ساعت نگاه می کنم که همین جور داره می گذره...
فقط پای سیستم وقت می کشم یه جورایی...

فروشگاه سایت «عکاسی»...

روز جمعه یه تعدادی کتاب از فروشگاه سایت «عکاسی» سفارش داده بودم...امروز به دستم رسید...
به نظرم فروشگاه خوبی میاد...کتاب های خوب و جالبی در مورد عکس و عکاسی توش پیدا می شه...البته فکر کنم تازه راه افتاده و با گذشت زمان دیتا بیس کتاب هاش کامل تر می شه...
یکی دو سالی بود که دنبال کتاب «کادر بندی در عکاسی» بودم...توی اینترنت که پیدا نکردم...یه چند تا کتاب فروشی هم که سر زدم نبود...اما توی این فروشگاه پیداش کردم...
کتابا رو بخونم...شاید یه Review در بارشون نوشتم...