اینجا کوچه ندارد...اینجا حتی خیابان هم ندارد...چراغ چشمک زنی در دل شب، در ساعت تنهایی، که نور زرد یا قرمز آن، رنگ سیاه آسفالت سیاه تر کف خیابان تاریک و سیاه شب را رنگی کند...که شاید عابری در شب، با دوربینی بر دوش و صدای آهنگی در گوش، چند دقیقه ای خیره آن را بنگرد و ثبت زاویه ای از آن را وسوسه شود...