فردا باید برگردم تو اون کارگاه لعنتی و آماده بشم برای گذروندن 24 روز
کشنده و مسخره دیگه...تا این 24 روز تموم بشه و من دوباره بتونم برگردم به
زندگی...بتونم 6 روز زندگی کنم... مسخره ست... امیدوارم هر چه زودتر
یه کاری برام پیدا بشه تا بتونم از اون کارگاه بیرون بیام...تا بتونم از
اون چرخه 24 روز، روز شماری برای 6 روز زندگی بیرون بیام... اصلاً حس و حال خوبی نیست...
فردا امتحان نظام مهندسیه...سری قبلی که برای اولین بار می تونستم امتحان بدم نتونستم برم سر جلسه... چیز خاصی نخوندم...نمی دونم کتابی با خودم ببرم یا دست خالی برم... در هر صورت امیدوارم حد نصاب نمره رو بیارم...
بد شانسی پشت بد شانسی... اطلاعات هارد به باد رفت...450 G
اطلاعات...تمام طرح و کد هایی که توی 7 سال اخیر زده بودم...تمام عکس هایی
که توی 4 سال اخیر گرفته بودم... همه ش رفت...